با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Have Your Head In The Clouds

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • الکی‌خوش. سرگرم خیالات خود بودن. در عالم هپروت بودن. رؤیاپردازی کردن. در ابرها سیر کردن.
    • - He roams around all night with his head in the clouds.
    • - او همه‌ی شب را غرق در خیال پرسه می‌زند.
    • - He is not right for this job; he has his head in the clouds.
    • - او برای این شغل مناسب نیست و در عالم هپروت است.
    • - Most of the time she is having her head in the clouds.
    • - اکثر اوقات او در عالم هپروت سیر می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد have your head in the clouds

  1. idiom Not being very focused.

ارجاع به لغت have your head in the clouds

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «have your head in the clouds» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/have your head in the clouds

لغات نزدیک have your head in the clouds

پیشنهاد بهبود معانی